-
اسباب کِشی : )
6 بهمن 1392 17:57
www.alaskaoneday.blogfa.com
-
پست 52 برایش دعا کنین
10 دی 1392 18:49
امشب از تموم کسایی که ممکن هست به اینجا سر بزنن خواهشی دارم برای دوستم دعا کنید دوستم امشب و این روزها و شبها نیاز شدیدی به دعا داره برای دوستم دعا کنید اون داره با بیماری دست و پنجه نرم میکنه برای خودش و سلامتی اش دعا کنید. خدای مهربون صدای من رو مثل همیشه بشنو و جوابم بده مراقب ساناز و سرش باش. آمین. (دختر آبی).
-
پست 51 (زندگی اصلی از آنِ توست)
7 دی 1392 16:54
به نام خدایی که هم درد آفرید و هم درمان مرا ببخش اگر فکر می کردم بویی از عاطفه نبردی، مرا ببخش اگر بی دلیل از تو می ترسیدم، مرا ببخش اگر دید قشنگی نسبت به بودنت نداشتم، من ندانسته تو را از زندگی کردن در بین ما محروم می کردم. آری، مرا برای تمامِ بد بودن هایم ببخش، "امروز فهمیدم زندگی اصلی از آنِ توست. تو نفس می...
-
پست 50
15 آذر 1392 12:22
دیشب ، سه و سه دقیقه ی نیمه شب بود که چشمم این خبر رو خوند: نلسون ماندلا در گذشت. بهم شوک وارد شد. یکی از قهرمان های دوره ی نوجوونیم بود. یاد مادر ترزا افتادم. روزی که مادر ترزا مُرد ، رئیس جمهور فرانسه دربارش گفت: امشب نور کمتر ، مهر کمتر و انسانیت کمتری در دنیا وجود دارد. روح هر دوشون شاد باشه کلیک کنید بابک
-
پست 49
9 آذر 1392 22:04
یکی از خوشحال کننده ترین و لذت بخش ترین لحظات شغل معلمی ، یکی از اون لحظاتی که تا مدت ها ، شاید هم هیچوقت ، از یادت نمیره ، یکی از اون لحظاتی که خستگیت رو یکجا و به کلی از بدنت بیرون می بره ، لحظه ایه که می بینی تلاش هات برای یاد گرفتن و پیشرفت دانش آموزت چقدر مؤثر بوده ، چقدر خوب یاد گرفته ، چقدر نسبت به گذشته پیشرفت...
-
48
9 آذر 1392 14:28
پیری آن نیست که بر سر بزند موی سپید هر جوانی که به دل، عشق ندارد پیر است
-
47
8 آذر 1392 00:03
امروز توی بازی پیشکسوت های پرسپولیس و میلان ، مهدی مهدوی کیا رسماً از فوتبال ملی و باشگاهی به عنوان بازیکن خدا حافظی کرد . به خاطر همین ، اون جملات مشهورش توی برنامه ی نود که این روزها دوباره همه جا پخش شده رو می نویسم: مهدوی کیا در برنامه ی نود: از اینجا میرم ، من به آلمان میرم ، به هامبورگ میرم ، من به سرزمینی میرم...
-
پرواز (46)
23 آبان 1392 18:24
پرواز شاید که وقتی دیگر است، وقت وصال من و تو یا در جهانی دیگر است، تعبیر فال من و تو شاید نباید دل به تو، میبستم از روز ازل اما چه حاصل گشته ام، غرق خیال من و تو من از تو تنهاتر و تو، تنهاتر از من، زنده ایم آیا در این گیتی بُوَد، بدتر ز حال من و تو؟ میگریم اما در دلم، امید دارم اندکی دنیا شود زیبا سپس، گردد به مال من...
-
45
19 آبان 1392 14:40
دیگه یواش یواش باید راه بی افتم برم کلاس. راستی رئیس فدراسیون اسکی کشورمون که قراره چند وقت دیگه ، توی المپیک زمستانی روسیه شرکت کنن گفته : هفتادم نشدن بین هفتاد تیم ، نتیجه ی دلخواه ماست. لینک خبر :) گفتم یه کم بخندیم دور هم! تا بعد
-
گوگل (44)
16 آبان 1392 12:14
به نظر شما مرحوم گوگل دختر بود یا پسر؟!!! خوب اون بدون شک دختره چون اجازه نمیده یه جمله ای رو کامل کنی از همون اول شروع میکنه به حدس زدن!!! و همچنان حدس زدن!!!! لا مذهب بعضی وقتها حدس هایی میزنه که دهن آدم وا میمونه!!! مخصوصا وقتی یکی کنارت نشسته باشه!!!!!!! (دختر آبی).
-
43
13 آبان 1392 06:21
What a beautiful morning this is :) I woke up at 4 o'clock this morning and now I'm waiting for my parents to wake up so I can go to the kitchen and make myself a delicious breakfast :) Today I like to make fried eggs or omelet for myself :) With a cup of coffee or tea. What a hilarious breakfast it's gonna be, isn't...
-
42
11 آبان 1392 09:46
از صدای گذر آب چنان می فهمم ، تندتر از آب روان، عمر گران می گذرد ، زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست . . . آنقَدَر سیر بخند که ندانی غم چیست . بابک
-
ایران ما :) (41)
9 آبان 1392 16:24
توریستی به ایران آمد دید در مسجد عده ای غذا می خورند پرسید: مگر مسجد جای نماز خواندن نیست؟ گفتند: نماز را در دانشگاه می خوانند پرسید: مگر دانشگاه محل دانشجویان و روشنفکران نیست؟ گفتند: روشنفکران و دانشجویان در زندان هستند پرسید: مگر زندان جای دزدان و تبهکاران نیست؟ گفتند: نه . . آن ها حکومت می کنند . . . پسر آبی
-
داستان زیبا(40)
28 مهر 1392 13:57
دختری دانشجو مو قرمز که از چهره اش پیداست آلمانی است سینی غذایش را تحویل میگیرد و سر میز مینشیند و سپس یادش می افتد که کارد و چنگال برنداشته، و بلند میشود تا آنها را بیاورد اما وقتی بر میگردد با شگفتی مشاهده میکند که یک مرد سیاه پوست احتمالا اهل ناف آفریقا (با توجه به قیافه اش)، آنجا نشسته و مشغول خوردن از ظرف غذای...
-
ماتم زدگی (39)
21 مهر 1392 18:17
*خوشا به حال ماتم زدگان زیرا ایشان تسلی می یابند*...... چه ظاهر شسته و رفته ای داره!!!!! ما که از ماتم زدگی نزدیکه که دنیا زده هم بشیم !!!! پس کو این تسلی؟؟؟؟؟؟؟ عیسی تو هم دلت خوش بوده که اینا رو سرودی!!!! (دختر آبی).
-
گوشی جدید من (38)
11 مهر 1392 20:05
امروز یه گوشی جدید خریدم هنوز با هم رفیق نشدیم امروز رسما به هم اعلام جنگ دادیم!!!!!! آخه استار کوچولو تو قد یه کف دست منی!!!!! دیگه انسان ها توانایی ناراحت کردن من رو ندارن چه برسه به تو حالا دیگه به پیغام های پر از حرف های سیاه هم میخندم تو که چیزی نیستی بچه!! الان گذاشتمش توی شارژ اما فردا نشونش میدم که سارا به این...
-
بدترین چیزها (37)
5 مهر 1392 16:03
بدترین چیزها روی زمین چیه؟ هرکسی یه لیستی از بدترین ها داره واس من بدترین چیزها روی زمین زیادن بدترین چیزها تنهایی هست بدترین چیزها تاریکی هست بدترین چیزها دروغه بدترین چیزها فحشه بدترین چیزها سو استفاده از یکرنگیه بدترین چیزها خنجریه که از پشت بهت زده شه بدترین چیزها دشمن توی لباس دوسته بدترین چیزها تظاهر به کسی هست...
-
مثلث شرارت! (36)
30 شهریور 1392 15:16
خیلی جالبه :) واقعاً خیلی خیلی جالبه؛ از این به بعد برای ساخت ایمیل جدید توی یاهو! باید یه شماره موبایل وارد کنی اما اسم و پیش شماره ی سه تا کشور توی لیست یاهو! وجود نداره و این یعنی اینکه شهروندان این سه کشور دیگه نمی تونن در یاهو! ایمیل بسازن. و کشور ما هم یکی از این کشورهاست! سه کشوری که جورج بوش، رئیس جمهور قبلی...
-
برای زیبا (35)
27 شهریور 1392 20:01
برای زیبا این روزها آسمان برق قشنگی دارد، پرنده ها زیباترین آواز خود را هر لحظه زمزمه میکنند، فرشتگان بالهای نقره ای خود را فرش راهت کرده اند، خداوند با تمام شکوه و جلالش بر تو تعظیم میکند و دست لطفش را بر سرت میکشد، بی تردید تو از سرزمین قاصدک های عاشق می آیی، از سرزمین گلهای همیشه بهار، سرزمین لکلک های مهربان. تو...
-
سلام شایان (34)
25 شهریور 1392 17:15
سلام شایان امروز زادروز تولد توست، زادروز شکفتن یکی از زیباترین غنچه های باغ هستی، زادروز بهترین دوست برای زیباترین فرشته گیتی، زادروز سازنده آبیترین رؤیاهای پسر آبی. میدانی شایان، دیگر به تو حسادت نمیکنم، چون از امروز تو دوست من هم هستی چون این یک قانون زیبا در دوستی است که دوستان دوستم، دوست من نیز هستند. پس این...
-
برگزیده ها (33)
16 شهریور 1392 21:37
از این به بعد پست ثابت و جدیدی میذارم که هر بار سه نقل قول خیلی قشنگ و الهام بخش از انسان های بزرگ جهان یا از کتاب هایی که در گذشته خوندم و یا دارم می خونم رو توش می ذارم :) پسر آبی >>> تصمیمات کوچک را باید با مغز گرفت، ولی تصمیمات بزرگ را با قلب. گابریل گارسیا مارکز >>> به خاطر مردم تغییر نکن. این...
-
بازی روم دو و خوشبختی (32)
16 شهریور 1392 17:37
این پست درباره ی دو چیزه. اولی یه خبر، دومی یه... دومی خوشبختی. بالاخره بازی فرا فوق العاده ای که مدت ها بود براش روز شماری می کردم منتشر شد :) همین چند دقیقه ی پیش بود که از دنیای بازی برام یه اس ام اس اومد که بازی Rome Total War II رسیده :) منم همین الان میرم که بخرشم ;) راحت تا یکی دو سال سرگرمم میکنه :) خوشحالی از...
-
باشگاه کتاب (31)
16 شهریور 1392 17:27
از این به بعد یه پست ثابت دیگه هم میزنم به اسم "باشگاه کتاب" :) درباره ی باشگاه کتاب: پسر آبی چند وقت پیش بود که یکی از دوست هام که همکلاسی من توی کلاس زبان انگلیسیه و می دونست که چقدر کتاب خوندن رو دوست دارم، یه کلوپ کتاب رو بهم معرفی کرد :) خدا می دونه که چقدر خوشحال شدم. چون این چیزا توی شهر کوچیکی که ما...
-
برگزیده ها (30)
16 شهریور 1392 17:02
از این به بعد پست ثابت و جدیدی میذارم که هر بار سه نقل قول خیلی قشنگ و الهام بخش از انسان های بزرگ جهان یا از کتاب هایی که در گذشته خوندم و یا دارم می خونم رو توش می ذارم :) پسر آبی >>> هیچوقت برای نگه داشتن کسی که فرق تو، با بقیه رو نمی فهمه تلاش نکن . . . جایی دیگر (گلی ترقی) >>> آدم ها را در زندگی...
-
به مناسبت ماه تولدم شهریور :) (29)
16 شهریور 1392 15:26
یه شهریوری اگه حس کنه باهاش یکرنگی و رفیق، تا پای جونش برات مایه میذاره ولی وای به حال روزی که خلاف این رو حس کنه جوری براش تموم میشی که انگار از روز اول نبودی :) >>> پسر آبی
-
بیا خرمون رو سوار شیم (28)
13 شهریور 1392 18:04
یکی بود یکی نبود یه زن و مردی بودند که یه خر خریدن اولش هردو پیاده رفتند و خر رو به دنبال خودشون میکشیدند مردم همه اونها رو به هم نشون میدادند و میگفتند: نگاه کنید این دو احمق خر دارند اما پیاده راه میرن..... مرد و زن هردو سوار خر شدند باز مردم گفتند: نگاه کنید بیچاره خره باید وزن ایندو رو تحمل کنه، چقدر اینها بی...
-
واقعا هیچی (27)
24 مرداد 1392 15:57
واقعا هیچی هیچی دلم برای نوشتن توی این اتاق تنگ شده بود امروز حرفی برای گفتن ندارم..... به جز اینکه هیچی هیچی....... روز ها و شبها تکراری تکراری داره میاد و میره ...... حتی این تکراری هم تکراری شده ........ (دختر آبی).
-
حسرت کتاب... (26)
17 مرداد 1392 17:16
17 امرداد 92 خب من امروز دقیقاً 25 سال و 322 روزمه :) امروز داشتم به این فکر میکردم که من نه میتونم کتاب امانت بگیرم، نه میتونم بخرم امانت نمیتونم بگیرم چون هر دو کتابخونه ی عمومی و بزرگ شهری که توش هستم بیشتر شبیه موزه هستن تا کتابخونه، هیچی ندارن، هیچ کتابی ندارن، هر ماه این همه کتاب و رمان جدید داره ترجمه و منتشر و...
-
(25) New Wireless Modem
12 مرداد 1392 22:46
Finally after a long time waiting, I bought a wireless modem today : ) Now I can easily connect my laptop to the global village even when I'm in bed : ) and it's awesome : ) I'm probably going to sell my old modem to a friend of mine at half price ; ) From "I Can Speak English Beautifully" series : ) @Babak...
-
دوست خوب(24)
7 مرداد 1392 10:42
دوست خوب یعنی چی؟ به کی میگن یه دوست خوب و واقعی؟ همیشه میگن وقتی میخوای یه دوست واقعی داشته باشی اول سعی کن برای دوستهات، دوست واقعی باشی .... دوست واقعی و دوستی واقعی باید بتونه تو رو از جایی که بودی بلند کنه و ببره به بالاتر دوست واقعی کسی هست که اگه نکته ای بلده که دوستش بلد نیست بی منت و با تمام اشتیاق در اختیار...